در دنیای امروز، بخشی از فرآیندهای تجاری شرکت ها از طریق نظام های اطلاعاتی انجام می گیرد. اما نقش و تأثیر این نظام ها در فرآیند برنامه ریزی راهبردی، تدوین و اجرای آن از وضوح کافی برخوردار نیست. در مدل مفهومی این پژوهش، زمان، محتوا و شکل اطلاعات به عنوان ابعاد خروجی نظام های اطلاعات بازاریابی و هدف گذاری، تحلیل وضعیت، تدوین استراتژی ها و تخصیص منابع به عنوان عناصر و شاخص های اندازه گیری کارآمدی فرآیند برنامه ریزی راهبردی در نظر گرفته می شوند. در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه، نظرات مدیران یا کارشناسان خبره در حوزه سیاست گذاری (بازاریابی) و یا فناوری اطلاعات بانک های کشور، به عنوان مطالعه موردی، گردآوری و تحلیل می شوند. نتایج تحلیل روندگرای خطی حاکی از آن است که محتوای خروجی نظام های اطلاعات بازاریابی، تأثیر زیادی بر کارآمدی فرآیند برنامه ریزی راهبردی بازاریابی دارد.