چکیده
هدف: این پژوهش به دنبال طراحی یک مدل کسبوکار پایدار با محوریت اقتصاد مقاومتی است که سبب حمایت از کسبوکارهای نوآورانه، زیرساختی و غالباً پر ریسک در اقتصاد کشورهای درحالتوسعه گردد. این مدل با ایجاد توازن در ابعاد مالی و غیرمالی، تکیهبر توانمندیهای داخلی و استفاده از ظرفیتهای بیرونی به دنبال تبدیل فشارها و محدودیتها به فرصت میباشد.
روششناسی: جهتگیری این پژوهش کاربردی، فلسفه پژوهش تفسیری، رویکرد پژوهش استقرایی، هدف پژوهش اکتشافی، ماهیت آن آمیخته و استراتژی مورداستفاده در بخش کیفی تحلیل تم و در بخش کمی پیمایش بوده است. روش گرداوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختاریافته از خبرگان بانکهای توسعهای بوده که با 15 مصاحبه به اشباع نظری رسیده است.
یافتهها: برای سطحبندی مقولههای استخراجشده از روش معادلات ساختاری تفسیری استفاده گردیده است. بر اساس نتایج، سطح اول شامل بازتعریف نقشهای توسعهای، پایش محیط و ایجاد و شناسایی ظرفیتهای بالقوه، سطح دوم اعتبارسنجی توسعهای، سطح سوم مردممحوری، ایجاد شبکه ارزش فراگیر، توسعه ارزش فردی و سازمانی، حداکثرسازی بهره وری خدمات، ارزیابی و نظارت شفاف، ریسکپذیری، بهبود چابکی و سطح چهارم ساختار مالی پایدار بوده است.
نتیجهگیری: مدل کسبوکار پایدار با محوریت اقتصاد مقاومتی سبب اجرای اثربخش مأموریت بانکهای توسعهای میگردد.